بررسی برجسته سازی در نمایشنامه ی در انتظار گودو اثر ساموئل بکت و کاربرد آن در تدریس نمایشنامه

thesis
abstract

برجسته سازی به عنوان یکی از تئوری های زبانشناسی در حیطه ی سبک شناسی ، برای اولین بار توسط مُکارُوسکی(1932/1964) در دنیای ادبیات و نقد ادبی مطرح گردید. بر اساس گفته ی هیکمالدر و ون پیر ( 2006) ، برجسته سازی دارای معنا های متفاوتی است، از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: فرایند های روانشناسی زبان که طی آن برجستگی ایجاد می شود، شیوه های زبانی خاص که خود نویسنده در متن ادبی اش استفاده می کند، تاثیر شاعرانه ی شیوه های ادبی بر خواننده و یا به عنوان یک روش نقد و بررسی متون ادبی و در آخر وجه تمایز زبان ادبی از زبان غیر ادبی. داثویت (2000) نیز بر اساس گفته ی مُکارُوسکی برجسته سازی را یکی از روش هایی می داند که منجر به آشنایی زدایی در متون ادبی می شود. تا کنون مفهوم برجسته سازی در شعر و تأثیر آن بر نوع درک خواننده مورد بررسی قرار گرفته ، در بعضی موارد نیز برجسته سازی در ارتباط با نثر داستانی به ویژه داستان کوتاه مطرح گردیده است، اما در این میان متون نمایشی نادیده گرفته شده اند. در این تحقیق سعی بر آن است تا برجسته سازی در متون نمایشی و زبان نمایش بررسی شود. از انجا که یکی از جنبش های ادبی در دنیای نمایشنامه نویسی تئاتر پوچی است که از آن به عنوان انقلابی در دنیای تئاتر و نمایش یاد می شود، نمایشنامه ی در انتظار گودو اثر ساموئل بکت که یکی از آثار برجسته در حوزه ی تئاتر پوچی می باشد برای این تحلیل انتخاب شده است. هنجار گریزی آوایی، نگارشی، واژگانی، باستان گرایی ، هنجار گریزی گفتمان، قاعده افزایی آوایی و تکرار واژگان از جمله شیوه های برجسته سازی است که در این نمایش بررسی و مورد بحث قرار گرفت. نتایج گویای آن است که متون نمایشی نیز مستثنی نبوده و شیوه های برجسته سازی مورد نظر در نمایشنامه ی در انتظار گودوی بکت استفاده شده است . نتایج این بررسی نه تنها در حوزه ی آموزش ادبیات و نمایشنامه مورد استفاده قرار خواهد گرفت بلکه در آموزش و یادگیری زبان نیز کاربرد خواهد داشت. این تئوری می تواند به عنوان یک شیوه ی تدریس ( نحوه ی ارا ئه ی مطالب درسی) در کلاس های مختلف یادگیری زبان و ادبیات انگلیسی مورد استفاده قرار گیرد و کاربرد آن در در تحلیل و بررسی متون مختلف ادبی، توانایی زبانی و ارتباطی دانشجویان ادبیات انگلیسی را افزایش می دهد. همچنین در تدوین کتب درسی می تواند ارائه دهنده ی پیشنهادات نوینی باشد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

انتظار در تئاتر ساموئل بکت

  انسانی که همواره طعمه مصائب است نمی‌تواند بدون امید به زندگیش ادامه دهد؛ و امید داشتن یعنی: انتظار کشیدن.   از آغاز خلقت، آدمی همواره چشم به راه یک مرد منجی بوده است. در جوامع پدر‌سالار این مرد برحسب فرهنگ‌های مختلف، سوشیانت، بودا، مسیح و مهدی نامیده می‌شود. این مرد که منتظرش هستند یک پیام خواهد آورد، پیامی که در اضطراب و نگرانی ازلی روح، تنها نشانه دائمی حامل امید است.   در غرب، هنگامی که هن...

full text

ژان پل سارتر و “باور غلط” در نمایشنامه آخرین نوار کراپ اثر ساموئل بکت

شخصییت کراپ در نمایشنامه آخرین نوار کراپ نوشته ساموئل بکت، یکی از شخصیت های پوچ گرای تاریخ "تأتر پوچی" است. در این مقاله شخصیت پوچ گرای کراپ با توجه به فلسفه ی اگزیستانسیالسم ، به ویژه مفهوم "باور غلط" و "جهش اعتقادی" مورد بررسی قرار گرفته است و نبود ایمان را در این شخصیت مورد کنکاش قرار می دهد. این مقاله سرانجام نشان خواهد داد که زندگی در تاریکی که ترجیح خود شخصیت کراپ است، نتیجه "باور غلطی" ا...

full text

تحلیل نمایشنامه های در انتظار گودو و آخر بازی ساموئل بکت با تأکید بر دیدگاه تئودور آدورنو

هر ایده ای که در باب تبیین پیوند میان فلسفه و هنر شکل گیرد، ناگزیر از پاسخ به این پرسش بنیادین خواهد بود که رابطه ی میان هنر به مثابه ی امری زیبایی شناختی با فلسفه که حوزه ای است مربوط به اندیشه و تبیین امور از طریق مفاهیم، چگونه امکان پذیر است؟ به این معنی که هرگاه هنر در جزئیت خود در نسبت با مفاهیمِ کلی فلسفی قرار گیرد؛ برای تحقق چنین پیوندی آیا ملزم به نادیده گرفتن بخشی از معیارهای زیبایی شنا...

انتظار در تئاتر ساموئل بکت

انسانی که همواره طعمه مصائب است نمی تواند بدون امید به زندگیش ادامه دهد؛ و امید داشتن یعنی: انتظار کشیدن.   از آغاز خلقت، آدمی همواره چشم به راه یک مرد منجی بوده است. در جوامع پدر سالار این مرد برحسب فرهنگ های مختلف، سوشیانت، بودا، مسیح و مهدی نامیده می شود. این مرد که منتظرش هستند یک پیام خواهد آورد، پیامی که در اضطراب و نگرانی ازلی روح، تنها نشانه دائمی حامل امید است.   در غرب، هنگامی که هنوز...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023